حضور فیزیکی من در شرکت چادرملو از طبقه سوم (واحد مالی) شروع شد. هم دفتری من، شخصی بسیار نازنین، با کوهی از تجربه در حوزههای مالی، بنام آقای شاهرخی بود. ایشان در آن زمان بالای چهل سال سابقه خدمت داشتند. از مدیران قبلی بانک سپه و فردی بسیار فرهیخته.( شخصا از راهنماییها و تجربیات ایشان، بهرههای بسیار بردم).
اتاق سرور (مثلا Data Center) در طبقه چهارم واقع شده بود و شخصی بنام آقای مهندس خلیلیان متولی امور کامپیوتری شرکت نیز در آن اتاق مستقر بودند. ایشان زیر مجموعه مهندس نیلچیان، معاون بخش مهندسی شرکت چادرملو، بودند. (مهندس نیلچیان، از بزرگان و پیشکسوتان اسبق صنعت برق کشور و عضو کمیته IEEE امریکا بودند و فکر کنم حدود 50 سال سابقه کار داشتند!)
بررسیهای من نشان میداد که هیچ نظم و نظامی در حوزه فناوری اطلاعات در ساختمان مرکزی شرکت، وجود ندارد. زیرا، تقریباً هر واحدی به تنهایی با یک شرکت بیرونی قرارداد پشتیبانی برای زیرساختهای فناوری خود، داشت. شرکتهایی مثل تلکارایان، تسا، رایورز، نمادایران، دیپیافایی و ...
بیشتر واحد کامپیوتر شبیه واحد خدمات ماشینی بود تا به عنوان واحدی که متولی زیرساختهای اطلاعاتی باشد!
به هر حال تحقیقات وسیع خودم را در خصوص سیستم MISی که جناب نیکجو مطرح کرده بود، شروع کردم. در طبقه پنجم ساختمان، واحد آرشیو فنی قرار داشت. شخصی بنام آقای شاهمرادی متولی آرشیو فنی بود. بسیاری از مدارک را از ایشان گرفتم و مورد مطالعه قرار دادم. هرچند گاهی هم با برخی از پرسنل که در جریان این سیستم ها بودند، جلساتی برقرار میکردم تا از کم و کیف این سیستم ها آشنا شوم.
افرادی همچونخانم فرنودی،آقای ذاکری،آقای قائممقامی، آقای مهندس نیلچیان، آقای مهندس اقتصادی، آقای خلیلیان و البته با برخی از نمایندگان شرکت دیپیافایی ..... نکنه جالب اینجا بود که تقریباً هیچکس اطلاعات دقیقی از این سیستمها نداشتند.
ماهیت MIS
ظاهراً این سیستمها متشکل از 8 زیر سیستم بود که در مجتمع معدنی نصب شده بودند. سرور اصلی این سیستمها، از سری Mainframe AS/400 شرکت IBM بود. این برنامهها توسط زبان RPG و بانک اطلاعاتی DB2 نوشته شده بودند. به دلیل تحریمهایی که از جانب کشور امریکا اعمال شده بود، راهاندازی این سیستمها بصورت نصفهکاره رها شده و در آن زمان، شرکتی به نام DPFE مسئولیت توسعه و نگهداری این سیستمها را بر عهده گرفته بود.
مشکل اصلی در اینجا بود که اولاً، دانش برنامه نویسی با زبان RPG در شرکت DPFE وجود نداشت، دوماً در خصوص نگهداری سرور مربوطه هم به دلیل نداشتن کد راهاندازی، دچار مشکل بودند. (توضیح اینکه، اگر دستگاه مینفریم AS/400 خاموش میشد، در زمان راهاندازی مجدد،کدی را مطالبه میکرد که صرفا در اختیار IBM بود و به دلیل تحریمها، آن کد را ارایه نمیدادند.)
شواهد بررسی نشان میداد که از کل MIS خریداری شده، تنها یک زیر سیستم آن بنام Benctrl فعال بوده است(آن هم بصورت ناقص!). این زیرسیستم نقش ارایه گزارشات روزانه تولید را بر عهده داشت. به این مفهوم که در پایان هر شیفت 8 ساعته، اطلاعات PLCهای خطوط سهگانه تولید را به مینفریم منتقل شده و بر اساس این اطلاعات گزارش روزانه تولید را بدست میآوردند.
زیر سیستم دیگری که قرار بود فعال باشد (که البته نبود) زیر سیستم Fico در ارتباط با حوزه مالی بود.
از سایر زیر سیستمها هم در دفتر تهران کسی مطلع نبود.( آن بخشهایی از سیستم که هیچ کاری در خصوص نصب و راهاندازی آن انجام نشده بود.)
آمارها نشان میداد که هزینههای بسیاری بابت خرید این سیستم (مجموعه سخت افزارها و نرمافزارها) پرداخت شده و هزینههای مستمر بیشتری هم برای نگهداری آن صرف میشده است. هزینههایی که عمدتاً، منجر به پیشرفت و توسعه سیستمها هم نمیشده است.
کاربر اصلی سیستم MIS در مجتمع معدنی، شرکت آسفالت طوس بود. شرکت آسفالت طوس، پیمانکار استخراج و فرآوری کنسانتره در مجتمع معدنی بود و گزارشات دریافتی ازMIS را تکمیل و در اختیار مدیران ذیربط قرار می داد.
نتیجه:
پس از مدت سه ماه و اتمام بررسیها، به این نتیجه رسیدم که تداوم روند قبلی تقریباً غیر مکن بوده و MIS خریداری شده، با این روند، هرگز فعلا نخواهد شد. از دید من، تنها راه، جایگزینی این سیستمها بود.
به همین منظور،گزارش مفصلی از نتایج بررسیها آماده کردم و در آن سه روش جایگزینی را پیشنهاد دادم. این گزارش در هفته آخر اسفند 1382،تقدیم جناب نیکجو شد تا در هیات مدیره چادرملو مطرح نمایند.