بیوگرافی

از من تا من ...

از من تا من ... ( به مرور این بخش کامل خواهد شد)
از من تا من 1399/02/24 2324 17




سر آغاز دفتر:

 بنام مرحوم پدرم (مهندس محمدعلی ذاکرزاده) و مرحومه مادرم(بانو نیکدخت نیک نژاد)، که هرچه  هستم و هرچه که دارم، از دعای خیر این دو شریف است ...

(توجه خوانندگان محترم را به این نکته جلب می نماید: نویسنده، تلاش نموده تا در بیان خاطرات و تجربیات، از ادبیات گفتاری و در بیان مقالات و مطالب علمی، از ادبیات نگارشی استفاده نماید .امید آن دارم خوانندگان گرامی ، اشتباهات نگارشی را بر من ببخشایند).

پدرم، مرحوم مهندس محمدعلی ذاکرزاده از بزرگان بنیانگزاران صنابع قند کشور و مادرم، مرحوم بانو نیک دخت نیک نژاد، از شجره مستوفی الممالک و امیربهادر.

من در دهه 40 در بیمارستان مهر تهران چشم بر جهان گشودم و به واسطه شغل پدر در همان دوران طفولیت به همدان مهاجرت نمودیم. 

در آن زمان پدر مجری طرح احداث کارخانه قند همدان بود. حدود 5 سال داشتم که پدر به مدیریت کارخانه قند لرستان منصوب شد و برای همین به محل کارخانه در 20 کیلومتری بروجرد مهاجرت کردیم.

در همان کارخانه به دبستان رفتم و تا کلاس سوم را در همانجا خواندم. یادم میاد یک سال ( درست یادم نیست که چه سالی بود)، در مدرسه و سر کلاس بودیم، یک آن به خودمان آمدیم و عبور سیلی بدی رو از کنار مدرسه نظاره گر شدیم. مدرسه تقریبا روی یک تپه مانند بود و در دره کنار تپه سیل بدی راه افتاده بود. صحنه های کمی از اون سیل یادمه . خدا نصیب نکنه ...بگذریم... 

تا آن زمان هر بار که به تهران می امدیم به منزل مادربزرگم می رفتیم و در آنجا اقامت میکردیم. این روند ادامه داشت،

در آن زمان پدر یک زمین 600 منری در منطقه امیرآباد شمالی تهران خریده بود تا منزلی را در تهران برای ما دست و پا نماید. خود پدر نقشه ساختمان را طراحی نمود.

.. پدر دارای دیپلم برق صنعتی از هنرستان فنی و حرفه ای و دیپلم ریاضی بوده و تحصیلات دانشگاهی خود را در رشته مهندسی الکترومکانیک در دانشگاه پلیتکنیک تهران به اتمام رسانده بودند.

خداوند ایشان را رحمت کند، ایشان بدون هیچ اغراقی، دریایی از دانش مهندسی بودند. ...

به فرموده بسیاری از دوستان ایشان که از نزدیک با ایشان همکاری تنگاتنگی داشتند، ایشان در علوم الکترونیک، مکانیک، کشاورزی، ساختمان و شیمی و ... مهارت های علمی و تجربی بسیاری داشتند. به دلیل وجود همین دانش ها و مهارت ها، ازجمله نقشه کشی ، نقشه ساختمان را خودش طراحی نمود. و  مرحوم عموی بزرگم مسئولیت ساخت منزل را بر عهده گرفتند.

فکر می کنم حدود سال 1352 بود که در یک حانه بسیار زیبای سه طبقه با حیاطی بسیار رویایی مستقر شدیم و تا سال 1380 در همان منزل سکنی داشتیم.

یادش بخیر! منزل بسیار زیبایی داشتیم، یک خانه چهارخوابه با زیر بنای 300 متر و یک حیاط بسیار زیبای 300 متری، با یک استخر، محوطه چمن کاری، گل کاری، درخت های بسیار زیبا و خلاصه یک بهشت که از آن فقط خاطراتش بر جای مانده ...

شجره من
17
تاریخ ثبت:1399/02/24
تاریخ ویرایش:1399/06/27
موضوع: از من تا من
تعداد بازدید:2324


3 دیدگاه

مسلم‌ کِردآبادی 1403/08/13 17:11
سلام‌بنده‌شاغل‌در‌کارخانه‌قند‌همدان‌هستم،رشته‌تحصیلی‌بنده‌الکتروتکنیک‌می‌باشد ودر‌توربین‌بخار۱۲سال‌نیز‌کار‌کرده‌ام‌!بنده‌درکپی‌های‌نقشه‌های‌برق‌کارخانه‌وقدیمی‌امضای‌آقای مهندس ذاکرزاده‌رئیس‌کارخانه‌بودندیا‌مسئول‌برق‌بودند‌وآقای‌حیدرافشار‌معاون‌آقای‌مهندس‌ذاکر‌زاده همامضای‌ایشان‌هست؛
واگر مجالی‌بود امضای‌ایشان‌را‌پست‌می‌کردم!حتماً‌که‌امضای‌خودشان‌هست!
به‌هر‌حال‌بنده ستایش‌می‌کنم‌توانمندی‌
وعلم‌وهنر‌آقای‌مهندس‌ذاکر‌زاده‌وآقای‌
مهندس‌افشار‌رو‌واقعاً‌درصنعت‌قند‌وشکر‌
وبرق‌کارخانه‌قند‌یادگاری‌های‌فراوان‌جا
گذاشتندواین‌برای‌من‌افتخار‌هست‌که
در‌ادامه‌‌مسیر‌صنعت‌برق‌کارخانه‌قند‌همدان‌می‌باشم که‌پایه‌گزار‌ومهندس‌برق‌آن‌
مهندس‌ذاکر‌زاده‌بوده‌و خداوند روح‌آن
بزرگوار‌ومادر‌مرحومه‌را‌قرین‌رحمت‌الهی‌
قراردهدودر‌آخر‌شعری‌را‌تقدیم‌محضر
مرحوم‌ذاکر‌زاده‌ومادر‌مرحومه‌می‌کنم
از‌سعدی‌علی‌الرحمه که:
سعدیا‌ مرد نکو نام نمیرد هرگز
مرده‌ آنست‌ که نامش به نکوئی نبرند
خدا‌نگهدار‌
مسلم‌ کردآبادی از کارخانه قند همدان
واحد برق

پاسخ به این دیدگاه

سعید ذاکرزاده 1403/10/09 19:12

با درود و احترام فراوان 
اولا برای بنده باعث افتخار است که پیامی از جانب همکاران مرحوم پدرم داشته ام. شاید باور نکنید، ولی مرحوم پدرم، همواره پرسنل خود را به مثابه فرزندان خود یاد می‌کردند و مسئولیت سنگینی را در مقابل آنها برای خود متصور بودند.

من دوران کودکی را در کارخانه همدان بوده ام ولی خاطرات زیادی را به‌یاد نمی‌اورم.
سپاسگزار خواهم شد اگر عکس یا خاطره‌ای از مرحوم پدر من دارید برای من ارسال بفرمایید.
برای شما و خانواده محترم، بهترین‌ها را خواستارم و سپاسگزارم که از مرحوم پدرم به نیکی یاد کرده‌اید.

مهدی رجبیان نقندر 1403/03/03 17:05
با سلام درود احترام خدمت شما دکتر سعید ذاکر زاده گرامی
بنده پسر دوم موسی رجبیان نقندر هستم
پدرم موسی رجبیان از پدر شما محمدعلی ذاکر زاده برای من خیلی از خاطراتشون و کارهای که باهم در کارخانه قند انجام میدادن برای من تعریف میکرد پدرم موفقیت شغلی خود را مدیون دوستی با پدر شما میدونست همیشه می‌گفت اگر مهندس ذاکر زاده نبود هیچ وقت به اون درجات نمیرسیدم پدرم از دوران کارخانه قند همیشه تاکید میکنم همیشه از پدر شما برای من تعریف میکردن همیشه دعاگوی پدر شما بودن پدر شما همیشه پدرم را در اون دوران راهنمابی می‌کردند، پدرم مسول‌ توربین های برق و چاهای عمیق مسول‌ آتش‌نشانی و 8 شغل و رفت امد های ماشین ها در کارخانه قند و در کارخانه قند بودن سرپرست بودن از سردمداران زمانه خودش بود و با پدر شما مثل برادری باهم بودن ، اخرین پیامی که برای شما نوشتم سال ۹۹ بود الان که ۱۴۰۳/۳/۳ پدرم موسی رجبیان نقندر فوت کردن حدود ۵۰ روزه به رحمت خدا رفتن ,یهو یادم اومد با پدر شما دوست بودن مو به تنم سیخ شده و بغضی در گلویم گیر کرده، انشالله پیامم به دستتون برسه، خواستین‌در‌تماس‌باشین‌شماره بنده 09356531758,09152098882

پاسخ به این دیدگاه

سعید ذاکرزاده 1403/10/09 19:12

با درود و احترام فراوان و عرض هزاران پوزش از پاسخ دیر هنگام.
متاسفانه وب سایت من دچار مشکل شده بود و به برخی از قسمت‌های آن دسترسی نداشتم.
اولا برای بنده باعث افتخار است که پیامی از جانب همکاران مرحوم پدرم داشته ام. شاید باور نکنید، ولی مرحوم پدرم، همواره پرسنل خود را به مثابه فرزندان خود یاد می‌کردند و مسئولیت سنگینی را در مقابل آنها برای خود متصور بودند.
از اینکه پدر بزرگوار شما به رحمت خدا رفتند، بسیار متاثر شدم.  
مراتب تسلیت من را پذیرا باشید. 
سپاسگزار خواهم شد اگر عکس یا خاطره‌ای از مرحوم پدر من دارید برای من ارسال بفرمایید.
برای شما و خانواده محترم، بهترین‌ها را خواستارم.

موسی‌رجبیان نغندر 1399/03/14 20:06
سلام عرض خسته نباشید
موسی رجبیان نغندر هستم. جناب آقای مهندس محمد علی ذاکرزداه بسیار مردی خوش قلب، نیت پاک و ایمان قوی داشت.
در زمانی که جناب مهندس حضور پر رنگ داشتن، در سن ۱۷ سالگی در یک کارخانه همکار بودن روزای خوبی درکنار هم به سربردیم. مِن جمله کارخانه همدان و کارخانه ابکو؛؛ همیشه در هر لحظه به یاد شما بودیم. و همچنین مادرگرامیتان روحشان شاد خواستین بامن در ارتباط باشین با شماره (*******)

پاسخ به این دیدگاه

سعید ذاکرزاده 1399/03/20 11:06

با درود و احترام فراوان

از پیام شما بسیار سپاسگزارم. حتما در اولین فرصت با شما تماس خواهم گرفت.

بسیار ممنون خواهم شد اگر عکس و یا خاطراتی با مرحوم پدرم دارید برای من ارسال بفرمایید تا به نام خود شما در سایت ثبت نمایم.

انشالله همواره سلامت باشید.

در ضمن مزید سپاس مجدد خواهد بود اگر سایت من را به سایر بزرگوارانی که از مرحوم پدر خاطراتی دارند، معرفی فرمایید.

دیدگاه شما

کاربر گرامی خواهشمند است به موارد زیر دقت فرمایید:
• لطفا فارسی تایپ کنید و با حروف لاتین (فینگلیش) ننویسید.
• دیدگاه های ارائه شده پس از بازبینی منتشر می‌شود.
• آدرس ایمیل در سایت نمایش داده نمی شود.